فلسفه در اصطلاح قدیم شامل ریاضیات هم میشد، زیرا اصطلاح فلسفه نام یک فن و دانش خاص نیست، بلکه به همه دانشهای عقلی مانند الهیات و ریاضیات و طبیعیات، فلسفه اطلاق میشد، در مقابل دانشهای نقلی از قبیل لغت، حدیث، تفسیر و...
بنا به اصطلاح جدید فلسفه به علمی گفته میشود که موضوعش موجود مطلق است؛ یعنی از احوال موجود از آن جهت که موجود است، نه از آن جهت که تعیّن خاص دارد، بحث میشود، مثلا میگوید: فلان شیء از آن جهت که موجود است، دارای اثر خاصی است، نه از آن جهت که جسم یا کم یا کیف یا انسان و یا گیاه است. بنابر این تعریف از فلسفه، ریاضیات جزء فلسفه نمیباشد، ولی باز رابطه ریاضیات با فلسفه مانند سایر علوم به این است که وجود موضوع ریاضی در فلسفه اثبات میشود.
توضیح: در علوم وجود، موضوع را فرض شده و ثابت میگیرند و آن گاه در خواص و آثار آن گفت و گو میکنند. فلسفه، وجود موضوعات علوم را رسیدگی کرده و اثبات میکند.
پی نوشتها:
1 - مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 5، ص 130 - 131.